غذای حضرت، برای خیلیها به جای تبرک، تلنگر است
این جا صحن غدیر است، جایی که یکی از مهمانسراهای حضرت امام رضا(ع) در آن قرار دارد. تعداد زیادی از زائران و مجاوران حرم رضوی، در صفهای مرتب ایستاده اند و با فیشهایی که در دست دارند، میهمان سفره احسان هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت شده اند. با همه به احترام رفتار میشود. همه در این سفره با هم برابرند؛ فقیر و غنی ندارد! عرب و عجم و هندو ندارد، همه از یک غذا و به طور مساوی از سهمیه برخوردارند. خیلیها با اشک غذای حضرت را دریافت میکنند و برای تبرک، مقداری از آن را به شهر و دیارشان میبرند. همه میدانند غذای حضرتی، قسمت هر کسی نمیشود و فقط کسانی که مورد عنایت و توجه امام غریب قرار گرفته باشند؛ روزی شان میشود. کمی آنطرف تر، در زیر زمین، در فضایی کاملا تمیز و بهداشتی؛ آشپزها مشغول کار هستند تا واسطه این حلقه اتصال شوند. قدیمیترین و کهنه کارترین آشپز، مهمانسرای غدیر جلوی درب آسانسور به استقبالمان میآید و تمام فضای آشپزخانه را به ما نشان میدهد.تمام غذاها توسط دستگاهها و به صورت اتوماتیک و مکانیزه پخته میشود.
* سرآشپز حرم رضوی از خودش میگوید
غلامرضا هنرور، متولد پانزدهم مرداد سال 59 و اهل مشهد مقدس هستم.وقتی کلاس سوم راهنمایی بودم تصمیم گرفتم تا در کنار تحصیل، کار کنم؛ برای همین به سمت شغل مورد علاقه ام رفتم و در آشپزخانه رستورانها و هتلهای اطراف حرم مشغول شدم.بعد از گرفتن دیپلم و رفتن به سربازی، در سال 82 توسط یکی از آشنایان متوجه شدم آستان قدس برای جذب آشپز، آگهی استخدام داده است. بیش از 140 نفر برای ورود به آشپزخانه حرم، در آزمون احکام شرکت کردند. در نهایت 25 نفر در این آزمون قبول شدند و به آزمون مرحله دوم که آشپزی بود؛ راه پیدا کردند. میدانستم هر کسی نمیتواند در این آزمون عملی سخت قبول شود، چون میدانستم آشپزهای حرم، در نوع خود بینظیرند. آن زمان "آقای حامد" رئیس گزینش آشپزخانه بودند. 25 نفری که در آزمون مرحله اول قبول شده بودیم را در پنج گروه، پنج نفره تقسیم بندی کردند.
آن روز برای نهار باقالی پلو با گوشت و برای شام، کباب درست کردیم. خوشبختانه با یاری خدا و عنایت امام رزیبمان، بهترین غذا را سر خوان پربرکتش برای زوار مهیا کردیم.جالب است بدانید، تا قبل از این که وارد آشپزخانه حرم شوم، هیچ گاه قسمت من و هیچکدام از اعضای خانواده ام نشد تا از غذای حرم بچشیم. اولین بار بود غذای حرم را میخوردم و به نظرم بهترین غذایی بود که در عمرم آن را خورده ام. کمی از غذا را چشیدم، چون دلم میخواست خانواده ام هم از این غذای متبرک تناول کنند؛ برای همین به همسرم زنگ زدم تا شب به منزل پدرم برود و همه با هم از غذای حضرت بخوریم.عطر، طعم، مزه و لذت خوردنش، قابل قیاس با هیچ غذایی در دنیا نیست!
از 11 آذر 82 رسما وارد آشپزخانه حرم شدم. آن زمان در حکمم کمک آشپز را نوشتند. وقتی قدیمیترین سرآشپز حرم بازنشسته شد، به عنوان سرآشپز مشغول به کار شدم. الان پنج سالی است که سرآشپز مهمانسرای صحن غدیر هستم.
* غذا به خانهام نمیرسد!
هر کسی که در آشپزخانه حرم کار میکند، بعد از پایان کار، یک وعده غذایی میگیرد،مانند وعده غذایی که به سایر زوار داده میشود. فرد میتواند این وعده غذایی را در همان آشپزخانه میل کند یا اینکه به خانه ببرد و یا به هر کسی که دلش میخواهد، بدهد. در طول دوازده سالی که در حرم به عنوان کمک آشپز و سرآشپز خدمت کردهام، کمتر پیش آمده غذای حضرت را بخورم. همیشه سعی میکنم غذا را به خانه ببرم؛ اما در طول این سالها، دو یا سه بار غذای حضرت به خانه ام رسیده است! همیشه بعد از بیرون آمدن از محل کارم، زائران نیازمند را میدیدم که التماس میکنند و اشک میریزند و برای بیماری که دارن،د تقاضای غذای حضرت را میکنند. مگر میشود این نالهها را نادیده گرفت و این غذا را به خانه برد؟!
* در تمام اماکن مقدس شیعه، آشپزی کردم
بله، با توجه به شناختی که اماکن مقدس و متبرکه از حرم رضوی و قابلیتهای آشپزهای آن دارند، به واسطه مدیریت و از طریق سازمان حج و زیارت ما را برای حضور در اماکن مقدس، برای آشپزی دعوت کرده اند. چهار بار در سوریه، چهار دوره در کربلا، یک بار در حج تمتع سال 86 و یه بار در حج عمره، قسمت شد تا به عنوان آشپز در این اماکن مقدس به زائران خدمت رسانی کنم.خدمت به حرم زائران خانه خدا، فرقی با خدمت به زائران امام حسین(ع) یا بی بی زینب کبری(س) و یا امام رضا(ع) ندارد. در تمام این اماکن همان حس خوب و آرامشی را تجربه کردم که در حرم امام رضا(ع) تجربه کردم. مانند تمام شیعیان، ذوق و شوقی که در حرم امام حسین(ع) داشتم؛ قابل قیاس با هیچ چیزی نبود!
گفتگو: آزاده بهرامی
نوشتن دیدگاه